مشابه

مشابه

Moshabe
مشابه

مشابه

Moshabe

دانلود پاورپوینت بررسی خصوصیات ببر به همراه شناخت بیشتر با انواع ببر در جهان


پاورپوینت بررسی خصوصیات ببر به همراه شناخت بیشتر با انواع ببر در جهان

پاورپوینت بررسی خصوصیات ببر به همراه شناخت بیشتر با انواع ببر در جهان

دانلود پاورپوینت بررسی خصوصیات ببر به همراه شناخت بیشتر با انواع ببر در جهان

پاورپوینت بررسی خصوصیات ببر به همراه شناخت بیشتر با انواع ببر در جهان
دسته بندی عمومی
فرمت فایل pptx
حجم فایل 17385 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39

پاورپوینت بررسی خصوصیات ببر به همراه شناخت بیشتر با انواع ببر در جهان

39 اسلاید در قالب پاورپوینت قابل ویرایش

 

فهرست مطالب :

ببر چه حیوانی است و در چه خانواده ای قرار می گیرد؟

انواع ببر در جهان

ببر مازندران

ببر بنگال

ببر سیبری

ببر تاسمانی

ببر دندان خنجری

در نبرد شیر و ببر چه کسی برنده است؟

رنگ های این حیوان جذاب

غذای اصلی ببر چیست؟

جدول اطلاعات

سرعت ببر ها چقدر است؟

آموزش ببر به چه صورت است؟

ببر معروف ایرانی

ببر های اهلی

سوالات متداول

دانلود پاورپوینت بررسی خصوصیات ببر به همراه شناخت بیشتر با انواع ببر در جهان

دانلود پکیج (پروتکل) شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری


پکیج (پروتکل) شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری

پکیج (پروتکل) شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری در 23 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش

دانلود پکیج (پروتکل) شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری

پروتکل شناخت درمانی گروهی
پکیج شناخت درمانی گروهی
شناخت درمانی گروهی
دانلود پروتکل شناخت درمانی گروهی
خرید پروتکل شناخت درمانی گروهی
جلسات شناخت درمانی گروهی
پروتکل شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری
پکیج شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری
دسته بندی پکیج های درمانی روانشناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 30 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23

پکیج (پروتکل) شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری در 23 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش

 

ویژگی های فایل:

شامل 12 جلسه درمانی

بصورت آموزش گروهی

23 صفحه ورد قابل ویرایش

با فونت B lotus سایز 14 و فاصله خطوط 1.5

دارای رفرنس معتبر و به شیوه APA

این محصول مناسب برای دانشجویان، اساتید، روانشناسان، کلاسهای آموزشی، کنفرانسها، وبینارها، متخصصین و سایر رشته های مرتبط می‌باشد.


فهرست مطالب:

جلسه ی اول
جلسه ی دوم
جلسه ی سوم
جلسه ی چهارم
جلسه ی پنجم
جلسه ی ششم
جلسه ی هفتم
جلسه ی هشتم
جلسه ی نهم
جلسه ی دهم
جلسه ی یازدهم
جلسه ی دوازدهم
مبانی نظری و تاریخچه درمان شناختی
رویکرد شناختی - رفتاری
تکنیک های شناختی
مراحل دخیل در تشخیص و تغییر باورهای اساسی عمیق
تغییر باورهای اساسی
ارزیابی شواهد
حذف شواهد حمایتی باور های هذیانی
آزمون واقعیت
منبع


نمونه ای از جلسات که در این پروتکل وجود دارد:

جلسه ی اول
1- خوش آمد گویی
2- توضیح قوانین گروه
3- توضیح تعامل فرایندهای فیزیولوژیکی، شناختی و رفتاری
4- آشنایی شرکت کنندگان با مولفه های شناختی واکنش های هیجانی
5- شناسایی افکار سطحی اولیه که بین واقعه و واکنش هیجانی قرار می گیرند و نوشتن آنها در جدول سه ستونی رویداد فعال ساز (A) باورها یا افکار (B)و پیامد و واکنش هیجانی (A)

تکالیف: نوشتن ده مورد از بدترین حوادث زندگی خود با استفاده از توالی A-B-C

جلسه ی دوم
1- یادگیری جنبه های نظریه های شناختی افسردگی، اضطراب و خشم؛
2- آشنایی با افکار خودآیند
3- آشنایی با تحریف های شناختی و شناسایی آنها در تفکر خود
4- شناخت مقاومت های احتمالی در برابر درمان و طراحی راهبردهایی برای مقابله با این مقاومت ها

تکالیف: شناسایی افکار خودآیند و ثبت آنها در برگه ی .A-B-C دسته بندی عقاید و نوشتن بدترین A-B-C ، روزانه.


جلسه ی سوم
آشنا با بنیادهای پیامدهای رفتاری، آموزش ماهیت طرحواره ها (باورهای اصلی، طرحواره ها، نگرش های ناکارآمد) و ارتباط بین طرحواره ها و افکار خودآیند و همچنین شناسایی طرحواره ها با استفاده از روش پیکان عمودی.

تکالیف:
مرور تکالیف جلسه ی دوم، تمرین تزریق فکر، ادامه نوشتن A-B-C های روزانه، نوشتن پیامدهای رفتاری A-B-C
های تکمیل شده و رسم پیکان عمودی برای دو مورد از آنها.

دانلود پکیج (پروتکل) شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری

دانلود پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری (نگرانی بیهوده درباره سلامت خود)


پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری (نگرانی بیهوده درباره سلامت خود)

پکیج (پروتکل) درمان شناختیرفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری (نگرانی بیهوده درباره سلامت خود) در 65 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش

دانلود پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری (نگرانی بیهوده درباره سلامت خود)

پروتکل درمان شناختی رفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری
پکیج درمان شناختی رفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری
درمان شناختی رفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری
دانلود پروتکل درمان شناختی رفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری
پروتکل درمان خود بیمار انگاری
پکیج درمان خود بیمار انگاری
درمان شناختی رفتاری خود بیمار انگاری
دسته بندی پکیج های درمانی روانشناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 2104 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 65

پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری (نگرانی بیهوده درباره سلامت خود) در 65 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش

 

ویژگی های فایل:

شامل 13 جلسه درمان و ارزیابی (3 جلسه ارزیابی + 10 جلسه درمانی)

شامل توضیحات کامل درباره بیماری، تشخیص آن، مفهوم، اصول شناخت بیمار، شرح کامل 13 جلسه ارزیابی و درمان، پرسشنامه ها و فرم های مربوطه و منابع

دارای توضیحات کامل هر جلسه

65 صفحه ورد قابل ویرایش

با فونت B Nazanin سایز 14 و فاصله خطوط 1.5

برگرفته از فصل 11 کتاب International Handbook of Cognitive and Behavioural Treatments for Psychological Disorders که به رایگان همراه فایل دریافت می کنید.

دارای رفرنس معتبر و به شیوه APA

این محصول مناسب برای دانشجویان، اساتید، روانشناسان، کلاسهای آموزشی، کنفرانسها، وبینارها، متخصصین و سایر رشته های مرتبط می‌باشد.


فهرست مطالب:

معرفی

مفهوم و تشخیص

طبقه بندی توسط انجمن روانپزشکی آمریکا

طبقه بندی سازمان جهانی بهداشت

تقویت حسگر های عصبی

تکنیک های رفتاری

برنامه های رفتار شناسی ساختاری

درمان تفسیرات فاجعه بار و فرضیه های نامناسب

پروتکل درمان و شرح جلسات ارزیابی و درمان

منابع

ضمیمه ها


بخشی از متن:

معرفی:
یکی از ریشه دار ترین آن ها در توصیف هیپوکاندریا دشواری تفهیم در درمان آن است. اکثر درمانگاه ها هیپوکاندریا را به عنوان یک موضوع تغییر ناپذیر با یک پیش بینی بسیار بد در نظر می گیرند. دلایل مختلف برای توجیه این تصور منفی ارائه شده است  (Barsky,Geringer & Wool, 1988a). در وهله ی اول، هیپوکاندریک ها با مخالفت در برابر مداخله های پزشکی همراه با عوارض ، تشدید علائم یا ارائه ی درخواست های جدید که جایگزین قبلی ها هستند، واکنش نشان می دهند. در وهله ی دوم ، آن ها از آن جا که معتقدند مشکلشان منحصرا فیزیکی است، به خوبی یک مقاومت روانی نشان می دهند. در نهایت، آن ها بیمارانی هستند که از یک سو به صورت وابسته به پزشکان خود ظاهر شده و از سویی دیگر خصمانه و با تمایل پیشنهاد کمک از آن ها را رد می کنند که به ناچار مانع برقراری یک پیوستگی درمانی مناسب است. به هر حال، حتی تشخیص هیپوکاندریا یک مشکل باالقوه در درمان است. ما نباید فراموش کنیم که سردی و بی علاقگی بعضی متخصصان سلامت در این اختلال در باور به این موضوع است که هیپوکاندریک ها بیماران غیر قابل درمان هستند . به عنوان مثال هر روشی که برای بهبود شرایط آن ها تلاش کند به شکست می انجامد. با وجود "باورسیاه" که برای سال ها با درمان هیپوکاندریا همراه بوده است، خوشبختانه ما امروزه یک استقبال افزایش یافته در مطالعه ی این اختلال و تمام جنبه های آن به ویژه درمانی نشان می دهیم. این " نتیجه ی جدید " یک محصول از مدل های علمی – تئوری گونه است که معالج را در استراتژی های طراحی شده امیدوار می کند. با توجه به این ملاحظات و تمرکز بر نکات این مطالعه ی موجود ، ما از طریق متناسب ترین همکاری ها در تفهیم و درمان هیپوکاندریا که در سال های اخیراتفاق افتاده ، تلاش می کنیم.
( مفهوم و تشخیص)
مفهوم کنونی هیپوکاندریا به عنوان "  نگرانی بیش از حد درباره ی سلامتی خود " است که یک نتیجه از یک مفهوم تاریخی است که به زمان پزشکی باستان بر می گردد. در واقع، هیپوکاندریا از بیش از 2 هزار سال پیش ، لفظی قابل تشخیص بوده است. این به این معنی است که چیز های زیادی در طول عمر در خود جای داده است. در واقع، Kellner (1986) به درستی اشاره می کند " تاریخچه ی هیپوکاندریا بیشتر از تاریخچه ی یک اصطلاح نسبی تر از آن مثل سندروم یا اختلال است. اگر ما فقط به مفهوم هیپوکاندریا در حال حاضر توجه کنیم به نظر می رسد لازم است به بیان تعاریف فرموله شده با 2 سیستم نشانه شناسی در حوزه های بالینی اشاره شود: ویرایش چهارم از کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی
 (APA, 1994)  و اصلاح دهم از طبقه بندی بین المللی بیماری ها (WHO, 1992).


طبقه بندی توسط انجمن روانپزشکی آمریکا
DSM-IV (APA, 1994) هیپوکاندریا را در یک طبقه ی کلی از اختلالات حالت جسمانی قرار می دهد که ویژگی رایج که این گروه از اختلالات را مشخص می کند" حضور علائم فیزیکی است که یک شرایط کلی پزشکی می خواهد" و به طور کامل با یک وضعیت پزشکی کلی ، با اثرات مستقیم از یک ماده روانگردان یا با هر اختلال ذهنی دیگری ( مانند اختلال استرس و اضطراب )، شرح داده نمی شود. علائم باید موجب درمان چشمگیر اختلالات یا معضلات جامعه، اشتغال یا سایر موارد عملکردی باشد. طبق پیشنهاد Clark, Watson & Reynolds (1995)  تعریف ارائه شده توسط DSM-IV از اختلالات جسمانی شامل اختلالاتی مانند هیپوکاندریا یا اختلالات بدنی نمی شود. پس مشخصه ی اصلی آن ها هیچ نشانه ی فیزیکی ای ندارد. به همین دلیل ، Clark (1995) نشان داد از جمله احساسات اشتباه افراد درباره ی خود در مورد نشانه های جسمی و ویزگی های ظاهری در اختلالات عصبی است. نمود تعریف اصلی هیپوکاندریا ، طبق تعریف DSM-IV ، ترس  و یا باور به این است که کسی که از بیماری جدی رنج می برد در بیان نادرست نشانه های ظاهری ریشه دارد. این ترس یا سرزنش ، یک ویژگی هذیانی ندارد و محدود به جنبه ی فیزیکی هم نیست. ادامه دارد...

 

نمونه ای از جلسات که در این پروتکل وجود دارد:

پروتکل درمان:
این بخش به طور مختصری از برنامه ی درمانی می گوید که ما از طرح پیشنهادی
Salkovskis and Warwick (Salkovskis, 1989, 1991; Salkovskis & Warwick, 1986; Warwick, 1989; Warwick & Salkovskis, 1989, 1990)
ساخته بودیم.
پروتکل ما در حال حاضر شامل 2 مرحله است، اولی با ارزیابی مشکل در ارتباط است و دومی شامل هسته ای از درمان بخوردار است.

مرحله ی ارزیابی:
فرآیند ارزیابی در 3 جلسه انجام می شود. به طور کلی پیشنهادات خارجی ( جدول 2 ) را دنبال می کند. دو جلسه ی اول برای تقویت آگاهی از مشکل با استفاده از اطلاعات کلامی که از بیمار گرفته می شود انجام می شود.
این اطلاعات می تواند با استفاده از یادآوری بالینی و یک پرسشنامه ی بیوگرافی که دیدگاه کامل تری از وضعیت زندگی بیمار می دهد تکمیل شود.

موضوعات جلسه ی 1 و 2 :
1. کشف گرایش بیمار نسبت به درمان روانشناسی
2. تاکتیک هایی برای ایجاد همکاری در بیمار
3. شرح مختصری از مشکل
4. شروع و دنبال کردن مسیر مشکل
5. شرح تفصیلی از مشکل
ادامه دارد .....

 

فاز درمان
درمان تلاش برای دستیابی با اهداف زیر است(Warwick, 1989; Warwick & Salkovskis, 1990):
1.    تشخیص فرضیه های نامناسب در مورد نشانه های جسمانی، بیماری و رفتار های سلامتی و جایگزین کردن آن ها با رفتار های منطبق تر
2.    مدیریت برای نشان دادن علائم جسمانی غیر آسیب شناسانه به علل خوشخیم با احتمال بالاتری از وقوع
3.    سرکوب رفتار های مشکوک مرتبط با حفظ تمایل بیش از حد به سلامتی.
برنامه ی درمانی طراحی شده که در طی 10 جلسه اعمال شد، هریک حدود یک ساعت ( به جز اولی که کمی طولانی تر بود ) برای دوره یک هفته ای طول کشید. جلسات به 3 شکل مختلف تشکیل شد: فاز اول ، گسترش مدل و ایجاد سازگار ی ( جلسات 1 و2 )، فاز دوم، استراتژی های معالجه ( جلسات 3،4،5،6،7،8،) و فاز سوم، پیشگیری از عود کردن  ( جلسات 9 و 10 ). توصیه شده که استراتژی های درمان متنوعی اعمال شود که برنامه با قوانین کلی ارائه شده در جدول 3-11 تهیه شود.


فرموله بندی مدل و ایجاد سازگاری ( مصالحه )
 برنامه ی جلسه اول:
1. معرفی این فرضیه که بیمار براین باور است مشکل را توضیح دهد. ( اختلال جسمانی)
2. پیشنهاد یک فرضیه جایگزین جدید ( مشکل اضطراب ) توضیح به بیماری درباره ی :
a. اضطراب چیست؟
b. اهمیت پذیرش اضطراب
c. راه های نشان دادن اضطراب
d. ارتباط بین تفکرات، احساس و رفتار ها
e. ارائه ی مدل رفتار شناسی Warwick and Salkovskis از هیپوکاندریا با استفاده از مثال " فوبیای قلبی"
f. توضیح یک مدل مشابه با مورد بیمار
3. تکلیف خانه

شرح جلسه:

1- معرفی فرضیه که بیمار باور دارد مشکلش را  توضیح دهد ( اختلال ارگانیک ). جلسه با یک سنتز از اطلاعات بیمار در رخداد های قبلی آغاز می شود ( مثلا از علائم و نشانه های او، چیزی که راجع به آن ها فکر می کند، شیوه ای که او در آن تأثیر می پذیرد ) تأکید می کند بر حقایقی که به عنوان مدارکی از وجود یک بیماری فیزیکی جدی اند.
 
2- پیشنهاد یک فرضیه جایگزین جدید ( مشکل اضطراب )، ممکن است یک فرضیه جایگزین جدید معرفی شود که بیمار ببیند که حقایقی وجود دارد که با بیماری ای که او ادعا می کند منطبق نیست. به منظور انجام این کار، حقیقت این است که پزشک هیچ بیماری ای را پیدا نکرده و معاینات و آزمایشات پزشکی وجود یک مشکل فیزیکی مشخص را نشان نداده اند.
پس در برخورد با فرضیه اولیه که بیمار آن را حفظ کرده است ( که او به شدت بیمار است )معالج پیشنهاد می کند که امکان حل مشکل از دیدگاه های مختلف قابل حل است به این معنا که یک مشکل اضطراب وجود دارد. برای کمک به درک بیمار این پیشنهاد جدید مفاهیم مقدماتی کلی را مورد بحث قرار داده  و با مثال های مختلفی تشریح می شود که می توان انتزاعی و یا از تجربه ی روزامه ی شخصی به دست آید. قسمت آموزشی این جلسه با هدف بیان موارد زیر است:
a. اضطراب چیست؟ اضطراب با عنوان یک احساس توصیف می شود که همه ی مردم آن را تجربه کرده و شامل کارهایی است که به عنوان یک مکانیزم هشدار دهنده زمانی که ما در وضعیتی تهدید کننده قرار داریم،فعال کننده است.


b. اهمیت پذیرش اضطراب: این تأکید دارد که این واکنش یک اهمیت انطباقی دارد زیرا به افراد اجازه می دهدتا ابزار لازم را در معرض خطر قرار داده یا از آن فرار کنند. با این حال اضطراب ممکن است در برخی موارد مشکل ساز باشد مانند هنگامی که در شرایط امن فعال شود.


c. راه هایی که در آن اضطراب نشان داده شده است. اضطراب در 3 سطح بیان می شود:
فیزیولوژیکی، شناختی و رفتاری . با توجه به اولی، توضیح داده شده است که هنگامی که فرد یک سطح بالایی از اضطراب را تجربه می کند یک مجموعه از تغییرات در بدن رخ می دهد. این به دلیل افزایش تحریک فیزیولوژیکی سیستم عصبی آناتومی است که بخشی از سیستم عصبی است که بسیاری از اندام های داخلی ما را کنترل می کند( مانند سیستم های قلبی عروقی و دستگاه گوارش ) به همین دلیل است که وقتی فرد احساس اضطراب می کند. یک سری از علائم مانند افزایش ضربا قلب ، سختی تنفس، احساس سرگیجه، تنش عضلانی، افزایش تعریق و ... رخ می دهد. همه ی این احساسات در ارتباط با تحریک فیزیولوژیکی باعث ناراحتی می شوند ( اما برای سلامتی فرد خطرناک نیستند. تا آن جا که سطح شناختی مطرح است، توضیح داده می شود که روشی که در آن ما به یک وضعیت خاص واکنش نشان می دهیم به طور عمده به نحوی است که ما تفسیر می کنیم یعنی آنچه که در مورد آن فکر می کنیم. برای تشریح تأثیر افکار مثال زیر وجود دارد:ما به شیوه ای که به یک نظر توهین آمیزکه آن را به عنوان خصومت عمدی برداشت می کنیم  واکنش نشان می دهیم ، اگر آن را نتیجه ی روز بدی که بر هم صحبتمان گذشته آن نوع واکنش را نشان نمی دهیم.
در نهایت، اشاره شده است که اضطراب می تواند در یک سطح رفتاری نشان دهنده ی شرایطی که قبلا باعث اضطراب ما شده و پرهیز کرده ایم  و یا پیش بینی حالات احساسی ( رفتار اجتنابی)  یا رها کردن وضعیتی که در آمن شروع به اضطراب کرده ایم باشد ( رفتار افراد).


d. ارتباط بین تفکر ، احساس و رفتار. این رابطه می تواند با استفاده از یک مثال در راستای    Beck et al. (1979, pp. 138-139)تشریح شود. در این مثال از بیمار دعوت شد تا خود را نیمه شب تنها در خانه تصور کند  درحالیکه یک صدای بلند از اتاق دیگر می شنود. با استفاده از یک سری سوال  ( به عنوان مثال چه احساس می کنید وقتی به ان فکر می کنید؟ چه اتفاقی انجام می دهید؟ ) او میخواهد ببیند که اگر او فکر می کرد در آن " یک سرقت از خانه بود"می تواند مضطرب شود و دست به انجام کاری بزند تا خطر به حداقل برسد ( مخی کردن خود  یا خبر کردن پلیس) . به هر حال اگر او فکر می کرد " پنجره باز است و باد سروصدا می کند" او احساس آرام  و متفاوتی را تجربه می کرد و به سادگی میخواست پنجره را ببندد. برای نشان دادن رابطه ی بین افکار، احساسات و رفتار ممکن است مفید باشد که از بعضی از موارد نگرانی درباره ی سلامتی ثبت شده توسط بیمار در دفتر یادداشت روزانه استفاده شود. به همین ترتیب، در ارتباط با علائم جسمانی ، اطلاعاتی درباره ی نحوه ی تأثیر عوامل خاص بر ظاهر و تشدید علائم و احساسات جسمانی داده شده است. برای نشان دادن این مورد، مثال هایی مانند توجه به افزایش ضربان قلب یا رنج بردن از اسهال زمانی که به ما حس عصبی دست می دهد یا بدتر شدن فرآیند التیام زخم اگر به طور مداوم آن را لمس کنیم وجود دارد.


e. ارائه ی مدل رفتار شناسی از هیپوکاندریا Warwick and Slakonskis. ( توسعه و مکانیزم هایی که مشکل را حفظ می کنند با استفاده از مدل  " فوبیای قلبی" شرح زیر می تواند مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثالی از یک نمونه ی معمول  " فوبیای قلبی"( modified from Warwick & Salkovskis, 1989):
" از زمان مرگ پدرش از یک تومور مغزی 15 ساله ، مرد شروع به به باور کرد " نشانه های جسمانی همیشه علت وجود بیماری اند زیرا اگر اینطور نبود ، آنها وجود نداشتند." اخیرا و از زمان مرگ ناگهانی یک دوست نزدیک به دلیل حمله ی قلبی ، او شروع به تمرکز بر احساسات بدنی خود کرده است مانند افزایش ضربان قلب که تا آن لحظه متوجه آن نبود. این واقعیت اعتقاد او و مجموعه ای از ایده های مرتبط با نشانه ها یش او را فعال کرد. بنابر این شروع کرد به احساسات منفی به عنوان مثال " من ممکن است یک بیماری قلبی داشته باشم"، " من ممکن است حمله ی قلبی داشته باشم"، " هیچ راه حلی نیست"، " من خواهم مرد" و ... و همچنین تصاویر ناخوشایند مانند دیدن خود در یک تابوت با خانواده اش که در اطراف وی گریه می کنند. همه ی این ها باعث اضطرابی بزرگ و نگرانی درباره ی سلامتی اش می شود. و به طور مداوم علائم را در قفسه ی سینه اش، فرکانس تپش قلبش توجه می کرد. سینه ها و دست در بازوی چپش زمانیکه به ماهیچه هایش می آمد بررسی می کرد و از همسرش می خواست تا او را دلداری دهد و هر هفته به دکتر برود با وجود این واقعیت که او در بسیاری از موارد مطمئن بود که قلب او کاملا خوب عمل می کند"
از داستان گفته شده و سوالاتی که از بیمار پرسیده شد می توان این اطلاعات را تولید کرد ( به عنوان مثال، در این مورد چه فکری می کنید؟ فکر می کنید مرگ دوستش چقدر مهم بوده است؟ رفتار بیمار چه تأثیری بر نگرانی هایش در مورد علائم دارد؟ شما فکر می کنیدعلت مشکل کجاست؟ یک طرح تفسیری از توالی گسترش و عوامل ادامه دهنده ی اختلال قلبی به وجود امده است.


f. طراحی یک مدل مشابه با نمونه ی بیمار. توضیحات قبلی بیمار را در موقعیت خوبی قرار می دهد تا آنالیز پرونده ی خود را بپذیرد در شرایطی مشابه با کسانی که وجود دارند. برای انجام این کار، نمودار های توضیحی ایجاد می شوند که شامل اطلاعات مربوط جمع آوری شده در طی ارزیابی اند ، همیشه سعی می شود تا بیمار فعال شود. در مواردی که بیمار هیچ باوری به جایگزینی پیشنهاد ندارد، اگر او تا به حال حتی یک درصد شک داشته باشد که باور او به رنج بردن از یک بیماری خاص ممکن است اشتباه باشد.معالج اشاره میکند به  اینکه آیا تا به حال فکر کرده است حتی برای یک نمونه معالجه که نشانه ها ممکن است به شیوه ای غیر از یک بیماری جدی تشریح شوند.


3- تکلیف خانه . بیمار تصاویر جذابی در طی جلسه گرفته است و برای تکلیف خانه از او خواسته می شود در باره ی آن ها فکر کند و لیستی از ایده ها درباره ی اینکه با کدام موافق است و با کدام مخالف و در مورد کدام دچار شک و تردید است و یا میخواهد بحث کند تهیه کند. یک جنبه ی حیاتی در طول فرآیند درمان، تمایل بیمار هیپوکاندریک به انتخابی بودن توجه به اطلاعاتی است که منطبق بر باورهای وی از بیماری است که باید مورد توجه قرار بگیرد. از این جهت و برای حفظ بازخورد ثابت، توصیه می شود از بیمار خواسته شود که سوالات اصلی مطرح شده در جلسه  و همچنین ایده هایی که راجع به آن ها فکر میکند را خلاصه کند.

1-     معرفی فرضیه که بیمار باور دارد مشکلش را  توضیح دهد ( اختلال ارگانیک ) . جلسه با یک سنتز از اطلاعات بیمار در رخداد های قبلی آغاز می شود ( مثلا از علائم و نشانه های او، چیزی که راجع به آن ها فکر می کند، شیوه ای که او در آن تأثیر می پذیرد ) تأکید می کند بر حقایقی که به عنوان مدارکی از وجود یک بیماری فیزیکی جدی اند. 

 

2-     پیشنهاد یک فرضیه جایگزین جدید ( مشکل اضطراب )، ممکن است یک فرضیه جایگزین جدید معرفی شود که بیمار ببیند که حقایقی وجود دارد که با بیماری ای که او ادعا می کند منطبق نیست. به منظور انجام این کار، حقیقت این است که پزشک هیچ بیماری ای را پیدا نکرده و معاینات و آزمایشات پزشکی وجود یک مشکل فیزیکی مشخص را نشان نداده اند. 

پس در برخورد با فرضیه اولیه که بیمار آن را حفظ کرده است ( که او به شدت بیمار است )معالج پیشنهاد می کند که امکان حل مشکل از دیدگاه های مختلف قابل حل است به این معنا که یک مشکل اضطراب وجود دارد. برای کمک به درک بیمار این پیشنهاد جدید مفاهیم مقدماتی کلی را مورد بحث قرار داده  و با مثال های مختلفی تشریح می شود که می توان انتزاعی و یا از تجربه ی روزامه ی شخصی به دست آید. قسمت آموزشی این جلسه با هدف بیان موارد زیر است:

a.      اضطراب چیست؟ اضطراب با عنوان یک احساس توصیف می شود که همه ی مردم آن را تجربه کرده و شامل کارهایی است که به عنوان یک مکانیزم هشدار دهنده زمانی که ما در وضعیتی تهدید کننده قرار داریم،فعال کننده است. 

b.     اهمیت پذیرش اضطراب : این تأکید دارد که این واکنش یک اهمیت انطباقی دارد زیرا به افراد اجازه می دهدتا ابزار لازم را در معرض خطر قرار داده یا از آن فرار کنند. با این حال اضطراب ممکن است در برخی موارد مشکل ساز باشد مانند هنگامی که در شرایط امن فعال شود. 

c.     راه هایی که در آن اضطراب نشان داده شده است. اضطراب در 3 سطح بیان می شود:

فیزیولوژیکی، شناختی و رفتاری . با توجه به اولی، توضیح داده شده است که هنگامی که فرد یک سطح بالایی از اضطراب را تجربه می کند یک مجموعه از تغییرات در بدن رخ می دهد. این به دلیل افزایش تحریک فیزیولوژیکی سیستم عصبی آناتومی است که بخشی از سیستم عصبی است که بسیاری از اندام های داخلی ما را کنترل می کند( مانند سیستم های قلبی عروقی و دستگاه گوارش ) به همین دلیل است که وقتی فرد احساس اضطراب می کند. یک سری از علائم مانند افزایش ضربا قلب ، سختی تنفس، احساس سرگیجه، تنش عضلانی، افزایش تعریق و ... رخ می دهد. همه ی این احساسات در ارتباط با تحریک فیزیولوژیکی باعث ناراحتی می شوند ( اما برای سلامتی فرد خطرناک نیستند. تا آن جا که سطح شناختی مطرح است، توضیح داده می شود که روشی که در آن ما به یک وضعیت خاص واکنش نشان می دهیم به طور عمده به نحوی است که ما تفسیر می کنیم یعنی آنچه که در مورد آن فکر می کنیم. برای تشریح تأثیر افکار مثال زیر وجود دارد:ما به شیوه ای که به یک نظر توهین آمیزکه آن را به عنوان خصومت عمدی برداشت می کنیم  واکنش نشان می دهیم ، اگر آن را نتیجه ی روز بدی که بر هم صحبتمان گذشته آن نوع واکنش را نشان نمی دهیم.

در نهایت، اشاره شده است که اضطراب می تواند در یک سطح رفتاری نشان دهنده ی شرایطی که قبلا باعث اضطراب ما شده و پرهیز کرده ایم  و یا پیش بینی حالات احساسی ( رفتار اجتنابی)  یا رها کردن وضعیتی که در آمن شروع به اضطراب کرده ایم باشد ( رفتار افراد).

d.    ارتباط بین تفکر ، احساس و رفتار. این رابطه می تواند با استفاده از یک مثال در راستای    Beck et al. (1979, pp. 138-139)تشریح شود. در این مثال از بیمار دعوت شد تا خود را نیمه شب تنها در خانه تصور کند  درحالیکه یک صدای بلند از اتاق دیگر می شنود. با استفاده از یک سری سوال  ( به عنوان مثال چه احساس می کنید وقتی به ان فکر می کنید؟ چه اتفاقی انجام می دهید؟ ) او میخواهد ببیند که اگر او فکر می کرد در آن " یک سرقت از خانه بود"می تواند مضطرب شود و دست به انجام کاری بزند تا خطر به حداقل برسد ( مخی کردن خود  یا خبر کردن پلیس) . به هر حال اگر او فکر می کرد " پنجره باز است و باد سروصدا می کند" او احساس آرام  و متفاوتی را تجربه می کرد و به سادگی میخواست پنجره را ببندد. برای نشان دادن رابطه ی بین افکار، احساسات و رفتار ممکن است مفید باشد که از بعضی از موارد نگرانی درباره ی سلامتی ثبت شده توسط بیمار در دفتر یادداشت روزانه استفاده شود. به همین ترتیب، در ارتباط با علائم جسمانی ، اطلاعاتی درباره ی نحوه ی تأثیر عوامل خاص بر ظاهر و تشدید علائم و احساسات جسمانی داده شده است. برای نشان دادن این مورد، مثال هایی مانند توجه به افزایش ضربان قلب یا رنج بردن از اسهال زمانی که به ما حس عصبی دست می دهد یا بدتر شدن فرآیند التیام زخم اگر به طور مداوم آن را لمس کنیم وجود دارد.

e.     ارائه ی مدل رفتار شناسی از هیپوکاندریا Warwick and Slakonskis. ( توسعه و مکانیزم هایی که مشکل را حفظ می کنند با استفاده از مدل  " فوبیای قلبی" شرح زیر می تواند مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثالی از یک نمونه ی معمول  " فوبیای قلبی"( modified from Warwick & Salkovskis, 1989):

" از زمان مرگ پدرش از یک تومور مغزی 15 ساله ، مرد شروع به به باور کرد " نشانه های جسمانی همیشه علت وجود بیماری اند زیرا اگر اینطور نبود ، آنها وجود نداشتند." اخیرا و از زمان مرگ ناگهانی یک دوست نزدیک به دلیل حمله ی قلبی ، او شروع به تمرکز بر احساسات بدنی خود کرده است مانند افزایش ضربان قلب که تا آن لحظه متوجه آن نبود. این واقعیت اعتقاد او و مجموعه ای از ایده های مرتبط با نشانه ها یش او را فعال کرد. بنابر این شروع کرد به احساسات منفی به عنوان مثال " من ممکن است یک بیماری قلبی داشته باشم"، " من ممکن است حمله ی قلبی داشته باشم"، " هیچ راه حلی نیست"، " من خواهم مرد" و ... و همچنین تصاویر ناخوشایند مانند دیدن خود در یک تابوت با خانواده اش که در اطراف وی گریه می کنند. همه ی این ها باعث اضطرابی بزرگ و نگرانی درباره ی سلامتی اش می شود. و به طور مداوم علائم را در قفسه ی سینه اش، فرکانس تپش قلبش توجه می کرد. سینه ها و دست در بازوی چپش زمانیکه به ماهیچه هایش می آمد بررسی می کرد و از همسرش می خواست تا او را دلداری دهد و هر هفته به دکتر برود با وجود این واقعیت که او در بسیاری از موارد مطمئن بود که قلب او کاملا خوب عمل می کند"

از داستان گفته شده و سوالاتی که از بیمار پرسیده شد می توان این اطلاعات را تولید کرد ( به عنوان مثال، در این مورد چه فکری می کنید؟ فکر می کنید مرگ دوستش چقدر مهم بوده است؟ رفتار بیمار چه تأثیری بر نگرانی هایش در مورد علائم دارد؟ شما فکر می کنیدعلت مشکل کجاست؟ یک طرح تفسیری از توالی گسترش و عوامل ادامه دهنده ی اختلال قلبی به وجود امده است.

f.      طراحی یک مدل مشابه با نمونه ی بیمار. توضیحات قبلی بیمار را در موقعیت خوبی قرار می دهد تا آنالیز پرونده ی خود را بپذیرد در شرایطی مشابه با کسانی که وجود دارند. برای انجام این کار، نمودار های توضیحی ایجاد می شوند که شامل اطلاعات مربوط جمع آوری شده در طی ارزیابی اند ، همیشه سعی می شود تا بیمار فعال شود. در مواردی که بیمار هیچ باوری به جایگزینی پیشنهاد ندارد، اگر او تا به حال حتی یک درصد شک داشته باشد که باور او به رنج بردن از یک بیماری خاص ممکن است اشتباه باشد.معالج اشاره میکند به  اینکه آیا تا به حال فکر کرده است حتی برای یک نمونه معالجه که نشانه ها ممکن است به شیوه ای غیر از یک بیماری جدی تشریح شوند.

3-    تکلیف خانه . بیمار تصاویر جذابی در طی جلسه گرفته است و برای تکلیف خانه از او خواسته می شود در باره ی آن ها فکر کند و لیستی از ایده ها درباره ی اینکه با کدام موافق است و با کدام مخالف و در مورد کدام دچار شک و تردید است و یا میخواهد بحث کند تهیه کند. یک جنبه ی حیاتی در طول فرآیند درمان، تمایل بیمار هیپوکاندریک به انتخابی بودن توجه به اطلاعاتی است که منطبق بر باورهای وی از بیماری است که باید مورد توجه قرار بگیرد. از این جهت و برای حفظ بازخورد ثابت، توصیه می شود از بیمار خواسته شود که سوالات اصلی مطرح شده در جلسه  و همچنین ایده هایی که راجع به آن ها فکر میکند را خلاصه کند.

دانلود پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری هیپوکاندریا یا خود بیمار انگاری (نگرانی بیهوده درباره سلامت خود)

دانلود پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری (CBT)


پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری (CBT)

پکیج (پروتکل) درمان شناختیرفتاری (CBT) در 74 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش

دانلود پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری (CBT)

پروتکل درمان شناختیرفتاری (CBT)
پکیج درمان شناختیرفتاری (CBT)
درمان شناختیرفتاری (CBT)
دانلود پروتکل درمان شناختیرفتاری (CBT)
خرید پروتکل درمان شناختیرفتاری (CBT)
جلسات درمان شناختیرفتاری (CBT)
پروتکل درمان شناختی رفتاری افسردگی
تکنیک های درمان اضطراب
دسته بندی پکیج های درمانی روانشناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 252 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 74

پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری (CBT) در 74 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش

 

ویژگی های فایل:

شامل 9 جلسه درمانی

بصورت آموزش گروهی

74 صفحه ورد قابل ویرایش

با فونت B lotus سایز 14 و فاصله خطوط 1.5

دارای رفرنس معتبر و به شیوه APA

این محصول مناسب برای دانشجویان، اساتید، روانشناسان، کلاسهای آموزشی، کنفرانسها، وبینارها، متخصصین و سایر رشته های مرتبط می‌باشد.


فهرست مطالب:

جلسه های مداخله
جلسه اول: آشنایی
جلسه دوم: افکار، احساسات، رفتار
توضیح و شرح تکنیک های جلسه
چگونه افکار، احساس ها را به وجود می آورند؟
نمونه کاربرگ درمانگر برای اجرای تکنیک (ارتباط افکار، احساس و رفتار و بازسازی افکار)
تفاوت افکار، احساسات و رفتار
خطاهای شناختی
انواع خطاهای شناختی (اشتباهات تفکر)
روش های تشخیص افکار منفی خودآیند در جلسه درمان
تکلیف روزانه
جلسه سوم: بازسازی افکار
شرح و توضیح تکنیک بازسازی افکار (شناخت)
جلسه چهارم: نشانه ها و زنجیره ها
شرح و توضیح تکنیک جلسه درمان
روش های ایجاد رفتارهای تازه
روش زنجیره سازی رفتار
جلسه پنجم: جرات ورزی
شرح و توضیح جرات مندی
تعریف جرأت ورزی
انواع رفتار جرأت مندانه
هدف های جرأت ورزی
مزایای رفتار جرأتمندانه
پیامدهای منفی نداشتن جرأت
عوامل دوری از رفتار جرأتمندانه
راهکارهایی برای ابراز جرأت مندی
جلسه ششم : تکانشگری، خودکنترلی و بالا بردن خلق
راهکار برای خودکنترلی
راهبردهای شناختی مثبت تنظیم خلق
کاربرگ فعالیت های خوشایند
جلسه هفتم : مدیریت استرس و حل مسئله
انواع رفتارهای مقابله‌ای
رفتارهای مسئله مدار
رفتارهای هیجان مدار
آرامش آموزی به روش جاکوبسن
جلسه هشتم : عزت نفس
راهکارهای افزایش عزت نفس
جلسه نهم : پیشگیری از عود
مبانی نظری و پیشینه پژوهش درمان شناختی رفتاری
درمان شناختی رفتاری
هدف درمان شناختی- رفتاری
ویژگی های اصلی درمان شناختی-رفتاری
اصول درمان شناختی رفتاری
انواع درمان شناختی رفتاری
مولفه‌های درمان شناختی رفتاری
کاربردهای درمان شناختی رفتاری
مفاهیم اصلی رویکرد شناختی رفتاری
قانون بندی ها
رابطه شناخت با هیجانات
نظریه ساختار شخصیتی
آسیب شناسی روانی
اجزاء مداخله شناختی رفتاری
تکنیکهای درمان در نظریه شناختی
سنجش در مداخله شناختی رفتاری
سوابق پژوهش
منابع


نمونه ای از جلسات که در این پروتکل وجود دارد:

جلسه های مداخله
روان درمانی گروهی شناختی-رفتاری مشتمل بر 9 جلسه درمانی (هر جلسه 90-60 دقیقه) می باشد. محتوای جلسه¬ها بر مبنای رویکرد شناختی-رفتاری، در چارچوب طرح درمانی ویلدرموت (2008) در 9 جلسه طراحی گردیده است. در هر جلسه، ابتدا هدف از تشکیل جلسه، سپس موضوعات مربوط به آن جلسه، مطرح می شود و اعضای گروه، با بحث و تبادل نظر به بررسی مطالب می پردازند. در پایان هر جلسه، مطالب جمع بندی شده و تکلیفی برای جلسه ی بعد به صورت تایپ شده ارائه می شود.

جلسه اول: آشنایی
1- معرفی: شرکت کنندگان خود را معرفی کرده و می گویند چرا تصمیم به شرکت در جلسات گروهی شناختی-رفتاری گرفته اند.
2- ارائه اطلاعات پایه ای در مورد روان درمانی شناختی-رفتاری
3- بیان علت برگزاری این جلسات و هدف گروه درمانی شناختی-رفتاری
4- بیان و شرح اصول رازداری و دادن اطمینان خاطر به مراجعان که اطلاعاتشان کاملا محرمانه است
5- بیان قوانین و اصول جلسات درمان
6- انجام تکلیف به صورت تمرینی برای آشنایی بیشتر اعضای گروه برای انجام تکالیف
7- گرفتن پیش آزمون


جلسه دوم: افکار، احساسات، رفتار
1- توضیح درباره ی ارتباط افکار، احساس و رفتار
2- بیان تفاوت افکار، احساسات و رفتار
3- توضیح در مورد سبک های ناکارامد تفکر
4- بیان خطاهای شناختی معمول
5- توزیع کاربرگ بازسازی افکار

توضیح و شرح تکنیک های جلسه:
چگونه افکار، احساس ها را به وجود می آورند؟
فرض اساسی بنیادین در درمان شناختی رفتاری این است که تفسیر فرد از یک رو یداد، شیوه رفتار و نوع احساس وی را تعیین می کند. نکته اساسی: (1) افکار و احساس ها پدیده های متمایزی هستند. (2) افکار هر فرد احساس ها و رفتارهای وی را به جود می آورند.

نمونه کاربرگ درمانگر برای اجرای تکنیک (ارتباط افکار، احساس و رفتار و بازسازی افکار)
من فکر میکنم………… بنابراین احساس میکنم………..
چقدر احساس غمگینی می کنید تا چه اندازه به این فکر معتقدید؟ شدت احساسهایتان را از ۰ % تا ۱۰۰ % درجه بندی کنید، به این صورت که ۰ % یعنی به هیچ وجه این احساسها را نداشتن، ۱۰۰ % یعنی این احساسها را به شدیدترین حالت ممکن داشتن”. درجه بندی باور و افکارتان هم همینطور است: ۰ % یعنی به آن فکر به هیچ وجه معتقد نیستید، ۱۰۰ % یعنی به طور کامل به آن فکر معتقدید.
ادامه دارد...

دانلود پکیج (پروتکل) درمان شناختی-رفتاری (CBT)

دانلود پکیج (پروتکل) درمان شناختی رفتاری برای افسردگی


پکیج (پروتکل) درمان شناختی رفتاری برای افسردگی

پکیج (پروتکل) درمان شناختی رفتاری برای افسردگی در 60 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش

دانلود پکیج (پروتکل) درمان شناختی رفتاری برای افسردگی

پروتکل درمان شناختی رفتاری برای افسردگی
پکیج درمان شناختی رفتاری برای افسردگی
درمان شناختی رفتاری برای افسردگی
دانلود پروتکل درمان شناختی رفتاری برای افسردگی
خرید پروتکل درمان شناختی رفتاری برای افسردگی
جلسات درمان شناختی رفتاری برای افسردگی
درمان شناختی رفتاری برای افسردگی
دسته بندی پکیج های درمانی روانشناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 71 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 60

پکیج (پروتکل) درمان شناختی رفتاری برای افسردگی در 60 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش

 

ویژگی های فایل:

شامل 6 جلسه درمانی

بصورت آموزش گروهی و فردی و دارای توضیحات کامل هر جلسه

60 صفحه ورد قابل ویرایش

با فونت B lotus سایز 14 و فاصله خطوط 1.5

دارای رفرنس معتبر و به شیوه APA

نکته: این پروتکل شامل پیوست می‌باشد.

این محصول مناسب برای دانشجویان، اساتید، روانشناسان، کلاسهای آموزشی، کنفرانسها، وبینارها، متخصصین و سایر رشته های مرتبط می‌باشد.


فهرست مطالب:

جلسه اول - ایجاد ارتباط و آموزش بیمار

جلسه دوم - فعال سازی بیمار

جلسه سوم - بازسازی شناختی (1)

جلسه چهارم- بازسازی شناختی (2)

جلسه پنجم - حل مساله

جلسه ششم پیشگیری از عود

کاربرگ فعال سازی رفتار

کاربرگ جدول فعالیت های روزانه

کاربرگ سوالاتی برای به چالش کشیدن افکار منفی

کاربرگ ثبت افکار

کار برگ به چالش کشیدن افکار منفی

کار برگ حل مساله

کار برگ پیشگیری از عود

کار برگ مدیریت بحران

برگه اطلاعات پیشگیری از عود

منبع


نمونه ای از جلسات که در این پروتکل وجود دارد:

جلسه اول - ایجاد ارتباط و آموزش بیمار
اهداف جلسه:
1- برقراری ارتباط درمانی
۲. ارزیابی شدت افسردگی
3. آموزش بیمار در مورد ماهیت افسردگی و درمان های موجود
۴. توصیف درمان و قرداد درمانی
وسایل مورد نیاز:
1- راهنمای مداخله مختصر برای افسردگی
۲. تست افسردگی بک
مروری بر جلسه
جلسه مقدماتی اختصاص به ایجاد ارتباط درمانی، ارزیابی و آموزش بیمار و توضیح درمان و قراداد درمانی دارد. مراجعه به مرکز درمان، قدم بزرگی است که مراجع برای بهبود برداشته و شما باید هر کار ممکن را برای ایجاد ارتباط درمانی و تسهیل ادامه درمان انجام دهید. بنابر این تمرکز جلسه باید روی برقراری این ارتباط و نیز ارائه اطلاعات ضروری در مورد افسردگی باشد.

1.    ایجاد ارتباط درمانی
یکی از عوامل موثر در موفقیت درمان به ارتباط درمانگر با مراجع برمی گردد. ایجاد چنین ارتباطی یک حادثه نیست بلکه فرایندی است که قاعدتا از اولین جلسه آشنایی بیمار با درمانگر شروع می شود. گوش دادن، همدلی و درک موقعیت زندگی بیمار از نگاه وی و قضاوتی نبودن در ایجاد چنین ارتباطی نقش اساسی را ایفا می کند. در واقع شما باید از تمامی مهارت های مشاورهای خود بویژه همدلی، ایجاد امید، پذیرش غیرقضاوتی و انعطاف پذیری برای ایجاد چنین ارتباطی استفاده کنید. جلسه اول ممکن است برای بسیاری از مراجعان، اولین تجربه درمانی آن ها باشد و احساس دوگانه ای در مورد درمان داشته باشند. در هر حال، جلسه اولیه یکی از مهمترین بخش های فرایند درمانی است و می تواند نقش مهمی در ادامه درمان داشته باشد. برخی افراد هم ممکن است در گذشته تجربه های ناخوشایندی داشته باشند. شما باید به این احساسات توجه داشته و هر کاری را که می توانید انجام دهید تا اولین جلسه، تجربه مثبتی برای مراجع باشد.
برای این منظور می توانید پس از معرفی خود، در مورد تصمیم بیمار برای آمدن به جلسه درمان بازخورد مثبت بدهید: " من... هستم و امیدوارم بتوانم به شما برای حل مشکلاتی که به خاطر آن به این مرکز آمدید، کمک کنم. فکر می کنم بهتر است جلسه را با این سوال شروع کنیم که چی شد که به اینجا آمدید؟ " " خوشحالم که تصمیم گرفتید به اینجا بیاید، تصمیم گیری و آمدن به جلسات درمان وقتی افسرده هستیم ممکن است کار سختی باشد و شما با این کار، یک قدم بزرگ را به سوی بهبودی برداشته اید ".

۲. ارزیابی مشکل و شدت آن
در ادامه، پس از اشاره به منبع و دلیل ارجاع، توضیح دهید برای اینکه بهتر متوجه مشکلات بیمار شوید، ترجیح می دهید مشکل بیمار را از زبان خود وی بشنوید. این کار به شما فرصت می دهد که متوجه شوید بیمار چه نگاهی به بیماری خود دارد و علاوه براین می توانید اطلاعات مهمی را که در پرونده ارجاع ثبت نشده است، به دست آورید. البته مراقب باشید تاکید شما باید روی برقراری ارتباط و فهم بیمار باشد و با پرسیدن سوالات زیاد احساس مورد بازجویی قرار گرفتن را در بیمار ایجاد نکنید. برای این منظور تا جای ممکن از سوالات باز استفاده کنید و سوال در مورد حوزه های خصوصی برای مثال روابط جنسی یا مصرف مواد را به بعد موکول کنید. در ادامه، تست افسردگی بک را به بیمار بدهید و طبق دستور العمل از وی بخواهید تا به سوالات پاسخ دهد (پیوست را مشاهده کنید). تاکید کنید هدف از اجرای این آزمون آن است که بتوانید در انتهای کار میزان موفقیت درمان و رسیدن به اهداف درمانی را ارزیابی کنید.

٣. آموزش بیمار
آموزش بیمار در مورد ماهیت افسردگی و درمان های موجود بخش مهمی از مداخلات روانی اجتماعی برای هر بیماری است. این آموزش به بیمار کمک می کند تا علائم بیماری را به عنوان یک بخشی از بیماری ببیند که می تواند در مورد آن کاری انجام دهد. چنین نگرشی از یک طرف باعث می شود که علائم افسردگی را ناشی از ضعف یا نقص شخصیتی و یا تنبلی نبیند و از طرف دیگر نسبت به درمان آن امیدوار شود. امیدواری نسبت به درمان بویژه در افسردگی که احساس ناامیدی و درماندگی بخشی از تابلوی بالینی این بیماری است در ماندگاری در درمان و تبعیت درمانی نقش مهمی بازی می کند. مواردی که باید در آموزش روان شناختی بیمار مورد تاکید قرار گیرد در زیر آمده است:
توصیف علائم و نشانه های افسردگی و تفاوت آن با غمگینی برای بیمار توضیح دهید که همه ما مواقعی با یا بدون دلیل غمگین می شویم و ممکن است حوصله دیگران و یا انجام کارهای معمول خود را نداشته باشیم. معمولا این علائم خفیف بوده و موقتی و زودگذر است و بعد از چند روز از بین می رود. این احساس افسردگی است که با بیماری افسردگی فرق دارد. سپس علائم و نشانه های مختلف افسردگی را توضیح داده و بگویید معمولا وقتی افسرده می شویم معتقدیم که درمانده و تنها هستیم و اغلب خود را برای نواقصی که فکر می کنیم داریم سرزنش می کنیم. بطور کلی، احساس ما در مورد خود، دنیا و آینده منفی است. بنابراین علاقه خود را به چیزهایی که در اطراف مان می گذرد، از دست می دهیم و دیگر از انجام کارهایی که به آن علاقه داشتیم، لذت نمی بریم. تصمیم گیری برای انجام کارهای کوچکی که یک وقتی اصلا سخت نبود، سخت می شود.
تاکید کنید که همه این موارد علائم یک بیماری واحد هستند که با درمان آن، این علائم هم از بین می روند. برای فهم بهتر مراجع، علائم را به چند دسته تقسیم بندی کنید و بگویید وقتی کسی افسرده می شود، معمولا تغییراتی در افکار، بدن، هیجان ها و رفتار او اتفاق می افتد:
علائم جسمی
•    خستگی و بی انرژی بودن
•    بیقراری
•    مشکلات خواب بویژه زود بیدار شدن و خواب منقطع
•    تغییر اشتها و وزن
علائم هیجانی
•    احساس غمگینی، گناه و نومیدی
•    از دست دادن علاقه / یا لذت بردن از چیزها
•    گریه کردن زیاد و یا گریه نکردن
•    احساس تنهایی حتی در جمع
علائم رفتاری
•    مشکل در تصمیم گیری
•    انجام ندادن کارهایی که معمولا از انجام آن لذت می بردید
•    کناره گیری از دیگران
•    عدم توانایی انجام کارهای روزمره
•    به تعویق انداختن کارها
علائم شناختی
•    کاهش اعتماد به نفس
•    انتظار اتفاق افتادن بدترین چیزها یا افکار منفی یا تیره و تار
•    افکار خودکشی
•    حافظه با تمرکز ضعیف
در انتها تاکید کنید که افراد افسرده ممکن است همه این علائم را نداشته باشند ولی وقتی حداقل 5 تا از آن ها وجود دارد و برای مدت طولانی یعنی حداقل دو هفته طول کشیده است، نشان می دهد که افسردگی شما جدی است و نیاز به درمان دارد.
ادامه دارد...

دانلود پکیج (پروتکل) درمان شناختی رفتاری برای افسردگی